چشمهایش

ساخت وبلاگ
من نمی تونم بفهمم چطور کسی می تونه با دختری هم نام همسرش ارتباط داشته باشه! نمی فهمم واقعا چطور صداش می کنه و ته دلش یادش نمیفته که همسری هم داره که اوووونهمه دوستش داره!

امیر با دختری هم نام من دوست بود و این کار منو خیلی سوزوند... 

+ نوشته شده در سه شنبه بیستم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:13 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 105 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

نمی ذارم دیگه کسی آزارم بده... نمی ذارم کسی تو زندگیم بمونه که ازم سواستفاده کنه

دوست نداشتم امیرو بلاک کنم اما همه چیزو از حد گذروند. امشب فیلم می بینم و سعی می کنم گذشته تلخمو بذارم تو گذشته بمونه و حال و آینده م رو باهاش خراب نکنم. به امیر و هیچکس دیگه هم اجازه نمی دم این حال و آینده رو خراب کنه...

+ نوشته شده در سه شنبه بیستم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:40 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

فردا تولد واقعی میم.ب عزیز منه

اولین عشق نوجوانی و تنها عشق زندگی من... هنوز هم عاشقانه دوستش دارم. هنوز هم اسمش که میاد تمام دلم آشوب می شه. هنوز هم به احترامش همه وجودم تکریم و تعظیمه... هنوز هم خدای زمینی منه

تولدت مبارک عزیز عزیز عزیزم

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:7 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

کاش چشمامو می بستم باز می کردم ۵ سال گذشته بود و تکلیف زندگیم روشن شده بود و از این روزای بلاتکلیفی بیرون میومدم... امروز باز با امیر حرف زدم. انگار ته دلم هنوز ازش می ترسه با اینکه اینهمه هم ازش دورم. تهدید کرده که آبروی خانواده م رو می بره. نمی تونم بی تفاوت باشم اما واقعا نمی دونم چیکار باید بکنم چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

سرطان... چقد هنوز هم ناآشنا و غریبه برام. دیروز یکی از دوستام عکس یک سال پیشو برام فرستاد. روزی که بیوپسی کرده بودم و کمی درد داشتم. سینه م پانسمان بود که رفته بودیم دیدن نمایشهای خیابانی توی یکی از شهرهای اطراف....  یک سال گذشت و من به لطف خدا دوره درمانم با موفقیت طی شد و الان دارم مراحل پایانی رو چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 96 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

چند وقتیه غیبت کردم و ابنم باز یه قسمتی از بلاتکلیفی این دوره از زندگیمه

دوباره سعی می کنم برگردم به نظم و انضباط زندگی

+ نوشته شده در دوشنبه دوم مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:33 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

دلم می خواد دوباره ازدواج کنم. این روزا بیشتر از قبل دلم خانواده خودمو می خواد. یه خونه گرم که منم توش یه آغوش مهربان و مطمئن داشته باشم و دلم بهش گرم باشه تا براش عاشقانه غذا بپزم. الف امروز رفت ایران برای یه سفر . دو هفته ای. چقد دلم بهش گرمه وقتی هست اما اون سهم من نیست و فقط آرامش این روزامو یه چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

گاهی یادم به گذشته که میفته می بینم من تا اونجایی پیش رفتم که فقط از همسرم می خواستم زندگی کنه... من فقط زندگی می خواستم. بهونه گیر نبودم که بخاطر خواسته های رنگارنگم مجبورش کنم دو سه شیفت کار کنه اما اون مث یه معتاد به کار هنوزم سه شیفت کار می کنه با این تفاوت که اون وقتا منت سر من بود که بخاطر شما چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

خلاصه ای از درمان سرطان سینه من... اردیبهشت ۹۴ بود که متوجه دوتا توده کوچولو اندازه دوتا نخود شدم و همون موقع رفتم دکتر برای چکاپ. دکتر سونوگرافی نوشت و تاکید کرد که حتما مرکز دکتر گیتی توی پاسداران کارمو انجام بدم. بنا به دلایلی آقای همسر موافقت نکرد و من رفتم بیمارستان میلاد و دکتر سونوگرافیست اون چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15

دیروز با مدیرم صحبت کردم و گفت می خواد منو به عنوان نیروی تمام وقت استخدام کنه. خبر خیلی خوبی بود و من از امروز تصمیم گرفتم خودمو یه نیروی تمام وقت ببینم و برنامه ریزی زندگیمو بر اساس اون انجام بدم. امروز ۶ صبح بیدار شدم و ناهار خودم و عصرونه سبحانو آماده کردم و گذاشتمش مهد و اومدم سراغ کار. سه تا ب چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 18:15